ایران سبز
ایران سبز

ایران سبز

دلنوشته ای برای مولایم

  

فردا جمعه است خط فاصله ای دوباره تا انتظار.
هر جمعه در دفتر انتظارم می خواهم کلمه ی ظهور را بنویسم ونقطه بگذارم اما دوباره
 انتظار وانتظار و ... .
نمی دانم یادم نمی آید فکر می کنم هزار واندی سال پیش نیمه ای از نیمه های شعبان بود که
 با قدومش جهان را منور کرد وکسی در دفتری سپید با خطی سبز وروشنایی نور حضور
آن مهربان نوشت:
-آمد
و خط فاصله ای سرخ نهاد .چیزی نگذشت که با آبی آسمانی کلمه ی
- غائب
را نوشت.وهرهفته جمعه را خط فاصله ای سرخ می نهاد
 تا شاید کلمه ای جای خالی بین خط فاصله ها را پر کند ودر دفتر حضور وغیاب دنیا حاضری بخورد.
فردا جمعه است  خط فاصله ای دوباره تا انتظار.
وآیا من دو باره خطی باید بگذارم .هر جمعه کار من این است ،خط و خط و خط.
می ترسم فاصله بین خط ها را هم بخواهم خط بگذارم واین خط ها به هم پیوسته شوند وخطی شوند قرمز بین من وتو.
کدامین جمعه کلمه سبز حضور را میان خط های سرخم جا می دهی؟
می خواهم سر تاسر دفتر هزار برگم را پر ز عطر سبزت کنی و خط فاصله ها را پاک.
بیا که دیگر دفترم جای خالی برای غیابت ندارد.
بیا وحاضری خود را بزن... .

معبد سلیمان

توضیح: این عکس در در روزنامه ها و سایتهای رژیم صهیونیستی منتشر شده است و اخباری مرتبط با آن موجود است که به صراحت گفته اند در تاریخ 25 مارس هیکل سلیمان بر مکان مسجد الاقصی قرار خواهد گرفت و زلزله ای در تاریخ بین 16 تا 24 مارس پیش بینی کرده اند که موجب تخریب مسجد الاقصی خواهد شد. هیکل سلیمان نیز از سالها پیش توسط گروههای تندرو یهودی صهیونیست ساخته شده است و تنها منتظر تخریب مسجد الاقصی هستند تا ان را به مکان مسجدمنتقل نمایند. ماکتهای ساخته شده هیکل در موزه های مختلف در سرزمینهای اشغالی موجود است و در موزه ای در مقابل مسجد الاقصی نیز این ماکت وجود دارد و هیکل اصلی نیز ساخته شده و تنها انتقال آن به مکان مسجد الاقصی باقی مانده است

به ادامه مطلب بروید...

ادامه مطلب ...

مناجات

خدایا !
گاهی وقت ها
آدم احساس می کند چقدر به تو نزدیک تراست
در جاده های بی سرانجام
در دلگیری های دم غروب
در بهت ، درناباوری
خدایا !
کناربغض ، تو را می جوییم
که پناه بی پناهانی
که بزرگی...بزرگ ...بزرگ ...بزرگ...
بی آنکه بزرگی ات نمایشی  خواهد
که تو خود مفهوم شکوهی
و جهان ، صحنه ای از نمایش تو
هیهات
که در کرانه مبهوت،
گاه حرفی ، رنگی از افسوس می سازد
گاه دستی ، فرشی از اندوه می بافد
ای خدا
یاریم کن....

سبز ولی بی رنگ

داشتم وبلاگ نسل خمینی را می خواندم. به قسمت نظرات رفتم؛ دیدم کلی سبزها با بی رنگ ها کل کل کرده اند و توی سر هم زده اند. جالب بود که سبز ها با همه چیز مخالف بودند. حتی با کسانی که با آنها بودند و اعتراف به اشتباهاتشان کرده اند.

 من فکر می کردم با غلط کردم گفتن سردستیشان و قبول شکست موسوی خیلی ها ... 

 

                                                  بقیه در ادامه مطلب... 

ادامه مطلب ...

او خواهد آمد

بسم الله الرحمن الرحیم مهدی موعود او خواهد آمد

 

ذائقه هامان،

ازاین غوغای بدلیجات رنگارنگ و پرفریب کور شد

دل هامان،

در این قحطی واژه و معنا، از دست رفت

چشم هامان،

ازاین همه لنز قلابی و نابرابر اصل تیرگی گرفت

ای جنس اورژینال خدا

دنیا جمعه بازار شد

بیا...

تلنگر

برای کارگزاران مملکتی می نوشت که قلمها را کوتاه بگیرید؛ خطها را نزدیک هم قرار دهید؛ حرف و سخنهای اضافی را حذف کنید؛ جداْ مواظب باشید که در استفاده از بیت المال مسلمین زیاده روی نکنید.

«بحار.ج ۴۱. ص ۱۰۴»

 

آبروی تو آبی است بسته؛ درخواست دیگران آن را قطره قطره می ریزد.پس بنگر که آبرویت را نزد که می ریزی.

«حضرت علی علیه السلام»

ستارگان ذهن کودکان ما.....

 لابی صهیونیسم در هالیوود،در عرصه تولید فیلم های کودکان تا کنون بسیار مؤثر و فعال عمل کرده است. امروز در سراسر دنیا «والت دیزنی» نامی آشناست ....

به ادامه مطلب بروید.... 

ادامه مطلب ...

وصیت نامه منتشر نشده بزبز قندی

 دوست داشتم قبل از رفتنم چندتا نکته و نصیحت برای شما داشته باشم، هرچند که می دانم نسل امروز نسبت به هرگونه پند و نصیحتی آلرژی دارد و زود فیوز می پراند. اما خب با تحمل کردن این چند خط، جانتان که بالا نمی آید، ناسلامتی من دارم می میرم. پس خوب و با دقت گوش بدهید: 

 

1. شنگول جان! تو برادر بزرگتر آن دوتای دیگر هستی، پس مراقبشان باش، مرسی. دفعه قبل که آقا گرگه وارد خانه شده بود و تو و منگول را قورت داده بود، من رسیدم و شکمش را پاره کردم و آزادتان کردم. اما از این به بعد من دیگر نیستم. اون قدیم مدیم ها قصه اینجوری بود که آقا گرگه اول صدایش را نازک می کرد و در می زد، شما پا نمی دادید.بعد دستهایش را آردی می کرد، شما پا نمی دادید.بعد سر و صورت و پاهایش را سفید می کرد، شما گول می خوردید و پا می دادید و در را باز می کردید. اما توی این دور و زمانه، عزیزم! گرگ ها اینقدر پر رو شده اند که نه تنها صدا نازک نمی کنند بلکه ادعای مامان شما بودن را هم ندارند و صاف و پوست کنده می گویند که: « لطفاً در را باز کنید؛ من گرگ هستم!» تا اینجایش که جای ترس ندارد. اما من از این می ترسم که شما هم آنقدر بزغاله باشید که حاضر شوید در و دروازه را راحت به روی گرگ باز کنید و نه تنها منتظر منت و التماس و در نهایت حمله آقا گرگه نشوید بلکه خودتان داوطلبانه open door شوید. و توی شکم گرگه افتخار کنید که ما اگر در را باز نمی کردیم، خانه را روی سرمان خراب می کرد!

 2. منگول جان، آی بزغاله با توام! 75 درصد نگرانی من بابت تو است. بابت منگل بازی هایی که گهگاه از خودت استخراج می کنی و دیگران را هم با خودت به ته چاه می کشی. یادت نرود که هر گرگ و شغالی پشت در خانه هر بز و بزغاله ای، فقط به یک چیز می اندیشد که آن یک چیز نه اجاق گاز توست، نه النگو و گوشواه و بوق مرمری توست، نه پلی استیشن و انبار علوفه توست و نه چیز دیگری جز تو و آن گوشت خوش مزه ات! به همین خاطر تا وقتی پشت در هست، حاضر است هر شرط و تبصره و IF تو را سه سوت بپذیرد. ولی وقتی در باز شد و چراغ سبز نشان داده شد، هر راننده ای پایش را از روی ترمز بر می دارد و گاز می دهد و گاز می زند(!) یاس منگولا جونم!

 3. حبه انگورکم، خوشگل و با نمکم. دختر کوچولو و دوست داشتنی ام. حبه جانم! من از تو فقط خاطره های خوش و قشنگ به یاد دارم.یادت هست اولین سالی که دانشگاه قبول شدی و رفتی، برایم نامه نوشتی: « بزی نشست رو ایوونش، نامه نوشت به مادرش ... .» من همانجا زیر لب گفتم ای ول حبه، دمت جزغال! همین روحیه ات را حفظ کن و بدان گرگها از شاخ تو همیشه می ترسند. امید مامان بزی تویی. مراقب برادرهای دست و پا چلفتی ات هم باش که گافهای جواتی ندهند و اگر روزی رسید که دیدی منگل بازی های منگول و آب شنگولی خوردن های شنگول دارد کار دستت می دهد، باز هم بپر پشت ساعت دیواری و پشت تیک و تاک ثانیه ها مخفی شو.

 منبع: روزنامه کیهان؛82.با تصرف.

 گذشته از طنز بودن مطلب؛ نکات جالبی دارد.

تا احمق ها هستند ایران نیز ایران نیست !!!!!!!!!!!

این جمله را بدون مبالغه و با صراحت می گم:

اگر یک زمان بی بی سی مستندی ساخت و در آن مسبب شروع جنگ جهانی اول را ایران اعلام کرد، به هیچ عنوان تعجب نکنید. چون در هر زمان، جماعتی احمق وجود دارند که باور کنند.

بی بی سی به پشتوانه ی این قشر زنده و در حال فعالیت است.

و به راحتی می توان مشاهده کرد، اوج  حماقت جماعتی را که پیشاپیش از توهین به بستگان دو شهید ابراز نگرانی می کنند و به دنبال آن بیانیه های زنجیره ای از هر سو صادر می کنند، اما در مقابل پایمال شدن خون هزاران شهید و توهین به میلیون ها خون دلخورده ی آواره در جنگ، توسط حرام زاده های بی بی سی، لال شده اند.

جماعتی که تحمل کوچکترین توهین به کوروش را ندارند، اما در مقابل وحشی و خشونت طلب خوانده شدن ملت شان، سر تواضع به زیر می افکنند.

 

” ایران در زمان اصلاحات، در جهان عزت داشت!”

” ایران در زمان اصلاحات، در جهان عزت داشت!” 

  

مثل طوطی بدون فهم و شعور، مدام این جمله را تکرار می کنند…

روشنفکران سرزمین من!رئیس جمهور افغانستان به هر کشوری که می رود، برایش تدارک و تشریفات می بینند، اما آقای خاتمی در فرانسه، برای رفتن به کاخ الیزه، تاکسی گرفت.ژاک شیراک برای استقبال از ایشون حاضر نشد همانند سران کشورهای دیگر تدارک و تشریفات مهیا کند!...نمی دونم چرا بعضی از حقایق رو نمیشه کتمان کرد...