گرچه در بسیاری از پارامترهای مثبت در رده آخرین کشورهای دنیا و متاسفانه در بسیاری از گزینه های منفی در رده اولین های دنیا هستیم ... اما در برخی زمینه ها ی مثبت هم رتبه مناسبی در دنیا داریم که دانستنش برای حفظ روحیه مان خوب است. به این امید که با تلاش و کوشش و اعتماد به نفس و علاقه به حفظ داشته های مثبت ملی میزان اونها را روز به روز افزایش بدیم چراکه سرزمین ایران متعلق به ایرانیان است و بدست توانای ایرانیان افتخارات بیشتری کسب خواهد شد.
۱. بیشترین تولید پسته
۲. بیشترین تولید خاویار
۳. بیشترین تولید خانواده توت
۴. بیشترین تولید زعفران
(80% کل تولید جهانی)
5. بیشترین تولید زرشک
6. بیشترین تولید میوه آلویی (از قبیل شفت و گیلاس وغیره)
7. بالاترین دمای ثبت شده روی سطح زمین (70.7 درجه سانتیگرد در کویر لوت)
8. بیشترین تلفات انسانی در سرما و کولاک برفی (4000 نفر در کولاک سال 1350 کشته شدند، میزان بارش برف 8 متر در 5 روز)
9. بزرگترین وارد کننده گندم
10. بیشترین آمار فرار مغزها !
11. بیشترین نسبت زن به مرد در مدارس و دانشگاه ها (1.23 زن در مقابل هر مرد)
12. بالاترین میزان تشعشات زمینی، با شدت سالانه 260 میلی سیورت در رامسر (مقایسه = یک عکس رادیوگرام سینه 0.05 میلی سیورت، میدانهای اطراف چرنوبیل 25 میلی سیورت)
13. بیشترین تعداد زمین لرزه های بزرگ (بالای 5.5 ریشتر)
14. دقیق ترین تقویم دنیا (تقویم جلالی)
15. بیشترین مصرف مشتقات تریاک و هروئین (امریکا بیشترین مصرف کوکایین را دارد)
16. بیشترین تعداد تغییر پایتخت در طول تاریخ (تهران سی و دومین پایتخت ایرانست)
17. کهن ترین کشور دنیا (تاسیس شده در 3200 سال قبل از میلاد مسیح)
18. میزبان بزرگترین جمعیت مهاجر جهان (اکثرا عراقی و افغانی)
19. بزرگترین تولید کننده فیروزه
20. بزرگترین منابع روی در جهان
21. بزرگترین تولید کننده و صادر کننده فرش های دست بافت (75% کل تولید جهانی)
22. بیشترین شتاب پیشرفت تولید علم و تکنولوژی در جهان (340000% رشد در طول 37 سال 1349-1387، شتاب رشدی یازده برابر متوسط جهان در سال 1388, رشد سالانه کنونی 25.7%)
23. بزرگترین سیستم بانکی اسلامی (کل سرمایه 236 میلیارد دلار)
24. بالاترین میزان وابستگی به انرژی (بیشترین اتلاف انرژی در جهان)
25. بزرگترین منابع انرژی هیدروکربن (گاز و نفت با هم، با ارزش 14000 میلیارد دلار بر حسب قیمت جهانی 75 دلار هر بشکه نفت)
26. بالاترین تناسب ذخایر به تولید برای نفت در جهان (با میزان تولید کنونی ایران معادل 89 سال ذخایر نفتی دارد)
27. ارزانترین پایتخت جهان (طبق تحقیق شبکه خبری سی ان ان تهران ارزانترین پایتخت جهانست)
28. بزرگترین فوران چاه نفت در تاریخ (نشت چاه نفتی قم در سال 1335 سه ماه ادامه داشت با فوران روزی 125000 بشکه نفت، ارتفاع فوران 52 متر، مقایسه با نشت نفتی خلیج مکزیک و با خروج سه ماه 53000 بشکه در روز)
29. بالاترین آلودگی دی اکسید گوگرد در هوای شهری
30. قدیمی ترین منبع مصنوعی یا ساختگی آبی جهان با قدمت 2700 سال (قنات گناد آباد هنوز هم آب 40.000 نفر را فراهم میکند)
31. بزرگترین مجموعه جواهرات در جهان (جوهرات شاهی ایران در موزه بانک مرکزی ایران بزرگترین گنجینه جوهرات جهانست)
32. کهن ترین امپراتوری جهان (هخامنشیان اولین ابرقدرت تاریخ بودند و در اوج قدرت بر 44% کل جمیعت جهان حکومت میکردند که این بالاترین درصد جمیعت تحت یک دولت در تاریخ هم هست)
33. بیشترین تعداد تلفات در جنگ شیمیایی (100.000 کشته و 100.000 زخمی در جنگ با صدام، ایران همچنین دومین رتبه تلفات تاریخ را بر اثر سلاح های کشتار دست جمعی بعد از ژاپن دارد)
34. بیشترین تعداد و تناسب مذهب شیعه در جهان (89% جمیعت ایران)
35. بالاترین رشد مصرف گاز طبیعی
36. بیشترین رشد تعداد خودروهای گازسوز
37. بیشترین عمل زیبایی انجام شده در جهان
38. بیشترین آمار طلاق در جهان (البته این آخری به نظر من حقیقت نداره )
منتشر شده در ندای انقلاب :http://www.nedayeenghelab.com/vdcfc1d0.w6d0tagiiw.html
به گزارش سرویس فضای مجازی ندای انقلاب نویسنده وبلاگ ایران سبز در آخرین پست خود نوشت:
گرچه در بسیاری از پارامترهای مثبت در رده آخرین کشورهای دنیا و متاسفانه در بسیاری از گزینه های منفی در رده اولین های دنیا هستیم ... اما در برخی زمینه ها ی مثبت هم رتبه مناسبی در دنیا داریم که دانستنش برای حفظ روحیه مان خوب است. به این امید که با تلاش و کوشش و اعتماد ....
انقلاب ما اسلامی است
ما مسلمانیم .
ما برای اسلام مبارزه می کنیم
نه برای سرزمین ها
نه برای قدرت ها و قدرت طلب ها
:::شهید بهشتی :::
ای پروردگار من !مرا به زشتی های سیرتم رسوا مگردان وهلاک مکن به اعمال بدم تورا هر گاه بخوانم مرا اجابت میکنی اگر چه من بسیار کاهلی میکنم هر گاه تو مرا میخوانی از تو خدای من درخواست میکنم هر حاجتی که دارم وهر کجا که باشم نزد تو به امانت میگذارم سر درونم را غیر تو را نمیخوانم وجز حضرتت به هیچ کس امید ندارم لبیک لبیک ای خدا تو هر که به در گاهت به شکایت آید می شنوی وهرکه بر حضرتت توکل کند او را کفایت میکنی و هر که به درگاهت عصمت وایمنی طلبد او را خلاص می گردانی هر که به تو پناهنده شود فرج و آسایش عطا خواهی کرد.ای خدای من مرا از خیرات دنیا وآخرت محروم نگردان چون شکرم اندک است .وآن گناهانم که همه را می دانی بیامرز گه اگر تو مرا عذاب کنی البته من بر خویش ظلم کرده ام و راه تضییع وخطا وتقصیر وقصور پیشرفته ام واز بهره خود غفلت ورزیدم واگر گناهانم ببخشی که تو مهربان ترین مهربانان عالمی
(برگرفته از باب پنجاه ویکم الصحیفه الکامله السجاد)
وکیست سجاد(ع)؟ :
اصل ایمان، پایه ی دین، قبله ی اهل ولایت
پیشوای قائمین و راکعین و ساجدین است
در عبادت، در اطاعت، در فتوّت، در سخاوت
مقتدای خاضعین و خاشعین و حامدین است
انقلاب اسلامی ما پر از تجربیات تلخ و شیرین است. تجربههایی مثل حوادث قبل و بعد انتخابات سال 88 که به ما یاد داد همواره عدهای هستند که تنها هدف آنها اهدای خون کشور به دشمن و دمیدن روح مرگ در کالبد ایران است. اما این عمل خردمندانه ماست که در مقابل این خصومتهای شوم خواهد ایستاد.
به امید ظهور آن یار غایب از نظرها دعای فرج را زیر لبان خسته ام زمزمه میکنم .
چه اشکالی دارد که انسان به چهره جنس مخالف، نگاه کند و لذت ببرد ؟
جواب: دیدن هر چیز به ظاهر زیبا برای ما خوشایند و سودمند نیست مثلا نگاه مستقیم به خورشید با آن همه روشنایی و زیبایی نه تنها سودی ندارد بلکه باعث کوری یا ضعف بینایی می شود.
نگاه به حسن جمال جنس مخالف هم ضررهایی دارد که به طور خلاصه اشاره می کنم:
می بینی، می خواهی، به وصالش نمی رسی، دچار افسردگی می شوی
یا من فلق البحر لبنی اسرائیل فأنجاهم...
و توی دلت می گفتی عباسم... این بار قرار نیست دریایی شکافته شود... و کسی راه باز کند ...
گفتی... یا من دعَوتُه مریضا فشفانی و عریانا فکسانی و جائعا فأشبعنی و عطشانا فأروانی...
خدایا! تو زیاد به حسینت مهربانی کرده ای... زیاد گرسنگی و تشنگی اش را رفع کرده ای... این یک بار تشنگی حسینت را طاقت بیاور... حسین تو کسی نیست که کسی از پیش او دست خالی برگردد... بگذار این بار پیراهنش را هم...
گفتی... فبأیّ شیء أستقبلک یا مولای أبسمعی أم ببصری ام بلسان أم بیدی أم برجلی ألیس کلها نعمک عندی و بکلّها عصیتک...
خدایا!... زبان حسین خشکیده باشد... چشم هایش سیاهی برود... همه بدنش قطعه قطعه شده باشد... حسین را می بخشی؟
گفتی... اللهم إنّک یجیب المضطر و تکشف السّوء و تغیث الکروب و تشفی السقیم و تغنی الفقیر و تجبر الکسیر و ترحم الصغیر و تعین الکبیر و لیس دونک ظهیر و لا فوقک قدیر و أنت العلی الکبیر المطلق المکبل الاسیر یا رازق الطفل الصغیر یا عصمة الخائف المستجیر...
خدایا فقط یک چیز هست که حسین هم طاقت دیدنش را ندارد...به بچه های کوچک حسین... وقتی از وحشت بین آتش ها می دوند... خودت رحم کن... زینب را خودت یاری کن... آخر آنها کسی را جز تو ندارند ...
گفتی... یا اجود الاجودین و اکرم الاکرمین الیک اقبلنا موقنین و لبیتک الحرام ءامّین قاصدین فاعنّا علی مناسکنا و اکمل لنا حجّنا...
خدایا هنوز حج حسین تمام نشده... هنوز حسین قربانی هایش را نداده...کمکش کن که...
راوی می گوید حسین به اینجا که رسید از چشم های زیبایش مثل دو مشک ، اشک سرازیر بود...
یا اسمع السامعین...هرچقدر دوست داری مناجات حسینت را گوش کن...
یا ابصر الناظرین... سیر حسینت را تماشا کن...!
یا رب یا رب یارب...
راوی می گوید حالا دیگر صدای گریه ی اهل بیت هم به آسمان بلند شده بود...
فکر کن...با هرکدام از این صداهای گریه باید یک بار جدا عرفه خواند...
با صدای گریه ی عباس... صدای گریه ی زینب ...صدای گریه ی رباب... صدای گریه ی قاسم ...صدای گریه ی عبدالله... حتی صدای گریه ی علی اصغر...
راستی چقدر جای حر و مسلم خالی بود...
این نامه عاشقانه کدام شخصیت است؟
همسر عزیزم؛
تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم؛ در این مدتی که مبتلا به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینهی قلبم منقوش است.
عزیزم؛ امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. (حال) من با هر شدتی باشد میگذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمده، خوش بوده. الآن در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتاَ جای شما خالی است. فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظرهی خوش دارد.
صد حیف که حبوب عزیزم، همراهم نیست که این منظرهی عالی به دل بچسبد. به هر حال امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت میکند... . خیلی سفر خوبی است. جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت قدری تنگ شده... .
قربانت...؟ ایام عمر و عزت مستدام
لاکانی چند روز پیش با شرکت در برنامه شباهنگ صدای آمریکا بدون حجاب حاضر شد و در مصاحبه با این شبکه خود را مبرا از حزب بازی خواند ولی مدعی شد به خاطر همبستگی با مردم، از ایران خارج شده است. لاکانی در این مصاحبه عدم حضورش در صدا وسیما را نه ضعف بازیگری و نامناسب بودن برای نقش، بلکه سیاسی خوانده است.
فریبا داوودی مهاجر
از وقایع ماه دیحجه ازدواج علی علیهالسلام با دختر پیامبر، فاطمه، است . در حالی که عمر شریف حضرت فاطمه، به روایتی پانزده سال بود و به روایتی دیگر هجده سال.
پیش از این اشراف و بزرگان بسیاری به خواستگاری فاطمه آمده بودند، اما هیچ یک مورد موافقت پیامبر قرار نمیگرفتند. آنان به گمان خود آنچه برای جلب نظر پیامبر و فاطمه لازم بود را دارا بودند، غافل از آنکه فاطمه چنان مقامی دارد که به موجب سوره کوثر، خیر کثیر است. او راضیه مرضیه و نمود اخلاص و فضیلت بود و شوهر او نیز باید چنین ملاکهایی در خود متجلی سازد.
روزی علی در حالیکه حجب و حیا او را از سخن گفتن مانع میشد، خدمت پیامبر شرفیاب شد. او با ادای جملاتی مقصودش را به اطلاع پیامبر رساند. پیامبر که علی را همچون فاطمه در خانه خود بزرگ کرده بود و از ایمان و فضیلت او مطلع بود، با این درخواست موافقت کرد. پیامبر خواستگاری علی را با دخترش زهرا در میان گذاشت. فاطمه نیز با سکوت موافقتش را اعلام کرد. پیامبر برخواست و فرمود: «الله اکبر سکوتها اقرارها.»
دارایی علی در آن زمان، یک شمشیر و یک زره بود. زره را به دستور پیامبر فروخت. پیامبر مقداری از پول زره را به بلال داد تا برای زهرا مقداری عطر بخرد و باقیمانده را هم برای تهیه جهیزیه در اختیار ابوبکر و عمار گذاشت. آن دو نیز جهیزیه را تهیه و به خدمت رسول خدا آوردند که از این قرار بود:
1- پیراهنی به قیمت 7 درهم
2- روسری به قیمت یک درهم
3- قطیفه مشکی
4- یک تخت که از چوب و لیف خرما بود.
5- دو تشک از کتان مصری که درون یکی پشم و دیگری، لیف خرما بود.
6- 4 بالش که 2 عدد از پشم و 2 عدد دیگر از لیف خرما بود.
7- پرده
8- حصیر
9- دستآس
10- مشکی از پوست
11- کاسه چوبی برای شیر
12- ظرف چوبی برای آب
13- سبویی سبزرنگ
14- چند کوزه
15- دوبازوبند نقرهای
16- و یک ظرف مسی
مهریه زهرا همان مهرالسنه، پانصد درهم، بود و اینگونه علی و زهرا که هر دو تربیت شده محضر رسول مکرم اسلام بودند، زندگی مشترک را آغاز کردند.
تو را غایب نامیده اند، چون «ظاهر» نیستی، نه اینکه «حاضر» نباشی.
«غیبت» به معنای «حاضرنبودن»، تهمت ناروائی است که به تو زده اند و آنان که بر این پندارند، فرق میان «ظهور» و «حضور» را نمی دانند، آمدنت که در انتظار آنیم به معنای «ظهور» است، نه «حضور» و دلشدگانت که هر صبح و شام تو را می خوانند، ظهورت را از خدا می طلبند نه حضورت را. وقتی ظاهر می شوی، همه انگشت حیرت به دندان می گزند با تعجب می گویند که تو را پیش از این هم دیده اند. و راست می گویند، چرا که تو در میان مائی، زیرا امام مائی. جمعه که از راه می رسد، صاحبدلان «دل» از دست می دهند و قرار از کف می نهند و قافله دل های بی قرار روی به قبله می کنند و آمدنت را به انتظار می نشینند...
و اینک ای قبله هر قافله و ای «شبروان را مشعله»، در آستانه آدینه ای دیگر با دلداده دیگری از خیل منتظرانت سرود انتظار را زمزمه می کنیم.