ایران سبز
ایران سبز

ایران سبز

از عروس سلطنتی تا حجاب بازیگران ایرانی

چرا در مملکت ملکه ی ماسون ها و پیر زن پیر دنیا دار ، عروسی مجللی بر گزار شد و دوست و آشنا و مخالف و موافق نقد نوشتند و سخن راندن و خلاصه ، ی نوکی به موضوع این زوجیت زدند اما ندیدند که این عروس عمرا در تهران دیده شود!

  وبلاگ الحماة نوشت: در روزهای اخیر جنجالهای خبری مختلفی در مورد عروسی زوج جدید بریتانیایی در رسانه ها منتشر شد . خبرها بسیار متفاوت بود ، موافقان و مخالفان داخلی و خارجی هرکدام نقدی متفاوت بر این مراسم زوجیت نگاشتند و هر کس از ظن خود با آنان و برخی رسانه ها یار شد.

اما آیا این مراسم فارغ از تمام سیاهی ها و حق خوری ها و مالیات به باد دادن ها و حتی گرفتن پنل های خبری رسانه های داخلی ، حتی صدا وسیمای معظم ! سپیدی برای ما نداشت ؟ آیا جناب ضرغامی که داد بزرگمایی آن را در رسانه دادند بهتر نبود در پایان فرمایشات از تولید کنندگان دستگاه مطبوعه شون می خواستند نکاتی رو معین کنند تا تمام این موضوع سیاه برای ما سپید گردد ؟

دین ما دین ارزشهاست ، دین خلاقیتهای انسانی و بشر دوستانه و مشروع است ، ما موظفیم سپیدی میان هر سیاهی را که عبرت است و تجربه و نکته برداشت کنیم و به آن اهمیت دهیم !

حال این مراسم عریض و طویل هیچ نداشت؟

بگذریم از شکوائیه ....

اما نکته : چرا در مملکت ملکه ی ماسون ها و پیر زن پیر دنیا دار ، عروسی مجللی بر گزار شد و دوست و آشنا و مخالف و موافق نقد نوشتند و سخن راندن و خلاصه ، ی نوکی به موضوع این زوجیت زدند اما ندیدند که این عروس عمرا در تهران دیده شود!

 

 

آیا آرایش عروس های ما اینچنین است ؟

آیا این عروس مشکل هزینه داشته ؟

آیا www.scnow.com در گزارشی به قلم استیو اسمیت با درج این مطلب که نوشت: روز بیست و نهم آوریل، شاهزاده ویلیام و کیت ویلیام در وست مینیستر ابی (Westminster Abbey) مراسم عروسی پر هزینه خود را برگزار خواهند کرد. نفهمید که این زوج مشکل لوازم آرایی نداشته اند ؟ نمیدانست آنها از داشتن هیچ نوع برند آرایشی محروم نبوده اند ؟

برآورد می شود هزینه این مراسم بالغ بر چهل و هشت میلیون دلار باشد. آیا اگر این عروسی در ایران انجام می شد 40 میلیون دلار هزینه فر و شینیون و رژ و مانیکور و ... عروس نمیشد ؟ و هشت میلیون باقی کل مراسم ؟؟؟

چرا رسانه های ما ندیدن این عروس بی آرایش و این داماد زیر ابرو برنداشته و مو به فلان مدل نداده ! آیا برای رسانه های ما فقط نشان دادن کالسکه تشریفات سلطنتی و اطلاع مردم از این ضیافت مجلل سود دیگری نداشت ؟ ( گرچه اطلاع آن نیز بی تحلیل سود نداشت )

توصیه میکنم به این خانوم بازیگر که با دقت تصاویر این عروسی رو ببینه که در قلب بریتانیا برگزار شد و عروسش لاک قرمز نداشت !

آهایییییی مریم مقدس من !! چرا این چنین صورت معصوم مادر عیسی ابن مریم را به ابتذال کشیدی ؟

مگر نه اینکه تو بازیگر نقش یکی از پنج زن اسوه عالم بودی ؟ تصویر من از تو تصویر چهره مقدسی است .آیا شما در مراسم افتتاح رنگ بیشتری از این عروس بریتانیایی نداری؟

 برگردید بالا ! دوباره به تصویر عروس انگلیسی بنگرید !

آیا حضور بانوان ( البته نه همه ) در عروسی های ما با چنین لباس پوشیده ای است ؟

خانم اوتادی ! شما بازیگر سینما ی جمهوری اسلامی هستید ! آیا آرایش چهره عروس ماسونی بریتانیا نزدیک تر نیست به اخلاق و آداب اسلامی؟

برای تصاویر زننده تر و بیشتر و عمیق تر سرچی کنید در گوگل ! تا بیشتر بهرمند شوید و اگر شک دارید در غروب همین روزها به تالار وحدت مراجعه کنید . فراوانند هنرپیشگان آکواریومی که برای زنندگی و تهوع رقابت میکنند !

آما حرف آخر !

جناب ضرغامی و همه مدیران این سرزمین ! من جای شما بودم از عروس بریتانیایی در کنار همه انتقادها ی صحیح و درستی که نمودید برای بازیگران سینما و سازمان های شما نیز صحبت میکردم ... برای همه آنها که در سریال ها آنچه را که نیست می سازند و آنچه را که دوست نداریم می پوشند و آنچه را که غنا می دانیم می نوازند ! برای آنان که از شهدا و فقط نماد نشان می دهند آن هم نا صحیح و برای آنان که با رانت و مافیا سعی در پایمال کردن ارزشها دارند ! البته این با حضور نیروهای حزب اللهی و متعهد در سازمانها و مردم غیرتمند هرگز پیروز نخواهند شد . هرچند که سیاهی لشکرشان فزون تر از سپیدی ما باشد . چرا که وعده اللهی این است و خداوند وعده داد مستضعفان وارثان زمینند.

حجاب

 حضرات آیات فرهنگی، لطفا بیدار شوید!!!
 این روزها بد حجابی یکی از معضلات اساسی فرهنگی جامعه است.

مسئولان فرهنگی کشور پس از یک دهه خواب غفلت، ناگهان خود را در برابر موجی از بد حجابی و در بعضی نقاط تهران بی حجابی و گاها فساد جنسی علنی در سطح شهر مواجه دیدند.


حتی تذکرات جدی مقام معظم رهبری هم در چندین سخنرانی نتوانست خواب سنگین غفلت را از چشمان فرهنگی مسئولان دور کند و امروز متاسفانه شاهد برخورد قهری با معضل بد حجابی هستیم.

آیت الله جوادی آملی در جایی فرمودند:  ریشه بد حجابی جهالت است.(لینک مرتبط)

سوالی که باید از سران فرهنگی نظام پرسید این است که آیا فردی که جاهل است و تفاوت بین خوب و بد را نمی داند می توان با جریمه های میلیونی مجازات کرد.

باید به فرد جاهل فهماند. آموزش داد و آموخت که چرا اسلام می گوید حجاب خوب است و بی حجابی بد؟

به عقیده نگارنده چرایی حجاب مهمتر است از اصل حجاب.

متاسفانه با نزدیک شدن فصل تابستان و گرمای هوا در پایتخت و دیگر شهرهای کشور صحنه های بسیار زننده ای از بی حجابی زنان و دختران می بینیم که جای هیچ دفاعی را برای مدعیان فرهنگی کشور باقی نمی گذارد.


به عقیده نگارنده از زمانی که در سینما و فیلم های تلویزیونی، سرایدار خانه همان خانم «چادری» به نمایش گذاشته شد و «خانم» خانه، همان خانم «مانتویی» با هفتاد قلم آرایش. ما به دختران و زنان جامعه آموختیم که اگر چادر بر سر داشته باشی و در دبیرستان ظاهر شوی به واسطه فیلم شب قبل، انگشت اتهام دوستن به سویت دراز می شود که تو خدمتکار من هستی و من که زیبایی جسمم را به نمایش عمومی گذاشته ام، ارباب تو.

از زمانی که گدایان در سریال ها، چادری شده اند و متمولین و ثروتمندان خانم های «های کلاس»ی هستند که نماد مترقی بودنشان مانتویی بودن و ذره ای از موی از زیر روسری بیرون ریخته شده شان است، دیگر دختر نوجوان دوره دبیرستانی برای اینکه در کنار خیابان سکه کف دستش نگذارند فرار می کند از چادر.


اگر فرض کنیم اتوبان فرهنگی حجاب دو سر داشته باشد؛ شرق و غرب. شرق را نماد حجاب اسلامی و غرب را نماد بی حجابی اروپایی بنامیم متاسفانه سردمداران فرهنگی جمهوری اسلامی در چند ساله اخیر با سرعت غیر مجاز در لاین شرق به غرب در حرکتند و روز به روز از فرهنگ اسلامی دورتر و دورتر می شوند.

گواه این سخن نگارنده جهت دهی سینماها، صدا و سیما (تلویزیون: وضعیت گاهاً اسف بار بازیگران سریالهای تلویزونی و رادیو: سخنان هجو و لودگی که بعضا از مجری های زحمتکش این صنف به گوش می خورد)، بعضا اساتید دانشگاه و افراد تحصیلکرده و ... می باشد.

از سوی دیگر وقتی پا به عرصه خصوصی افراد مشهور جامعه می گذاریم به راحتی در می یابیم که وقتی الگو فرهنگی جوانان ما چنین افرادی باشند نباید از جوانان جامعه انتظار دیگری داشت.

به راستی جای سوال دارد در جامعه هنری چند بازیگر زن داریم که «چادر»ی باشند و یا اگر بخواهیم چادر را برابر با حجاب قرار ندهیم چند بازیگر محجبه خانم داریم که شرع اجتماع بتواند او را بعنوان یک محجبه بپذیرد.

آقایان فرهنگی تا بحال چند مقاله علمی در رابطه با «شبیخون فرهنگی» که مقام معظم رهبری سال ها پیش ما را از آن بیم داده بودند، خوانده اید؟

برای مبارزه با تهاجم فرهنگی شما چه کار کرده اید و دشمن برای ترویج آن چکارها کرده است؟


در پایان از مسئولان محترم فرهنگی تقاضامندیم به فرهنگ، فقط و فقط به چشم جذب مخاطب نگاه نکنند. تمام همّ و غمّ فرهنگی شان این نباشد که فیلمی ساخته شود و یا همایشی برگزار شود که قابل استفاده برای تمام اقشار جامعه باشد. در اینجا لازم است به آقایان فرهنگی گوشزد کنیم که حجاب موضوعی است که اتفاقا مورد نیاز همه اقشار اجتماع است. لازم به ذکر است شما حق ندارید با ترویج بی بند و باری فرهنگی پای کسانی را که دغدغه های مذهبی دارند را از محیط های فرهنگی مانند سالن های سینما و تئاتر و پارک ها و ... ببرید.

گویا آقایان فرهنگی یادشان رفته که ما برای چادر و حجاب زنانمان خون داده ایم.

حضرات آیات فرهنگی، سعی کنید به گونه ای دیپلماسی فرهنگی پیاده کنید که در «یوم الحسرت» بتوانید در چشمان صدها هزار شهید این مرز و بوم نگاه کنید. جواب دادن در محضر حضرت فاطمه زهرا(س) پیشکش!


سرود ملی ایران

"زمانی که نیروهای انگلیسی و دیگر متفقین تهران را اشغال کرده بودند، «حسین گل گلاب» تصنیف سرای معروف، از یکی از خیابان های معروف شهر می گذرد.
او مشاهده می کند که بین یک سرباز انگلیسی و یک افسر ایرانی بگو مگو می شود و سرباز انگلیسی، کشیده محکمی در گوش افسر ایرانی می نوازد. گل گلاب پس از دیدنِ این صحنه، با چشمان اشک آلود به استودیوی «روح الله خالقی» (موسیقی دان) می رود و شروع به گریه می کند.
«غلامحسین بنان» می پرسد ماجرا چیست؟ او ماجرا را تعریف می کند و می گوید:
«کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی بزند!» سپس کاغذ و قلم را بر می دارد و با همان حال، می سراید:
 

ای ایران ای مرز پرگهر 
ای خاکت سرچشمه ی هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
دشمن! ار تو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم...
همانجا، خالقی موسیقی آن را می نویسد و بنان نیز آن را می خواند و ظرف یک هفته، تصنیف «ای ایران» در یک ارکستر بزرگ اجرا می شود.

سرود «ای ایران» دقیقا در ۲۷ مهر ماه سال ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی (دانشکده افسری فعلی) و در حضور جمعی از چهره‌های فعال در موسیقی ایران متولد شد."

منبع .www.gtalk.ir/thread6652.html

 

ای ایران ای مرز پر گهر

ای خاکت سرچشمه هنر

دور از تو اندیشه بدان

پاینده مانی و جاودان

ای … دشمن ارتو سنگ خاره ای من آهنم

جان من فدای خاک پاک میهنم

مهر تو چون شد پیشه ام

دور از تو نیست اندیشه ام

در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما

پاینده باد خاک ایران ما


سنگ کوهت دُر و گوهر است

خاک دشتت بهتر از زر است

مهرت از دل کی برون کنم

برگو بی مهر تو چون کنم

تا … گردش جهان و دور آسمان بپاست

نور ایزدی همیشه رهنمای ماست

مهر تو چون شد پیشه ام

دور از تو نیست، اندیشه ام

در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما

پاینده باد خاک ایران من


ایران ای خرم بهشت من

روشن از تو سرنوشت من

گر آتش بارد به پیکرم

جز مهرت بر دل نپرورم

از … آب و خاک و مهر تو سرشته شد دلم

مهرت ار برون رود چه می شود دلم

مهر تو چون، شد پیشه ام

دور از تو نیست، اندیشه ام

در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما

پاینده باد خاک ایران ما

پ.ن نمی دونم چرا ...ولی خوبه بدونین خیلی از این سبزها آرزوی اومدن انگلیس به کشورمون رو دارن

مرگ بر شوروی

"...نباید ما فراموش کنیم که در جنگ با آمریکا هستیم. ما در جنگ با آمریکا و تفاله های آمریکا (هستیم)، این تفاله هایی که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کردیم، الان هم هستند. باید هر یک از اینها را شناسایی کنید و به دادگاهها معرفی کنید، ننشینید که باز یک جایی را آتش بزنند. اینها می خواهند خرابی کنند کار ندارند به این که کی کشته بشود وکی از بین برود...خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می کردند تا امریکا منسی بشود، یک دسته "الله اکبر " را کنار می گذاشتند، سوت می زدند و کف می زدند آن هم روز عاشورا. خط این بود که این قضیه مرگ بر امریکا منسی بشود..."

بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در واکنش به شعار‌های انحرافی اول انقلاب که با هدف فراموشی استکبار جهانی صورت می‌گرفت، فرمودند: یک دسته "الله اکبر " را کنار می گذاشتند، سوت می زدند و کف می زدند آن هم روز عاشورا. خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود.

امام روح‌الله بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره به لزوم مبارزه با استکبار جهانی تاکید داشته و نماد این استکبار را آمریکا می‌دانستند؛ در اوایل انقلاب که برخی‌ از گروه‌ها و جریان‌های سیاسی با طرح شعار‌های انحرافی تلاش کردند تا شعار مرگ بر آمریکا را از شعارهای انقلاب حذف کنند،‌ حضرت امام روح‌الله(ره) هوشمندانه در برابر این جریان ایستادگی کردند و فرمودند: "پای نطق و سخنرانی یک نفر آدمی که با آنها دوست است کف می زنند و سوت می کشند و آمریکا را از یاد می برند. خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می کردند تا آمریکا منسی بشود."

روسیاهیش برای ذغال می ماند

از قدیم گفتن: زمستان می رود . روسیاهیش برای ذغال می ماند.

این برنامه نابخردانه دشمن هم ناکام ماند. و این جای بسی خوشحالی برای ملت ایران دارد چون:

1- به سفاهت دشمن خود پی بردند.

2- دشمنان داخلی را شناختند.

3- اقلیت نادان و ضد دین شناخته شدند.

4- آموختند که تاریخ بی طرفانه ترین قضاوت را دارد.

مردم ایران از این آزمایش بزرگ نیز سربلند بیرون آمدند. و به عبارت دیگر دشمن خود را سرافکنده نمودند.

بدا به حال کسانی که خود را باختند و تا دیدند هوا مه آلود است لباس آنطرفی ها را به تن کردند و سنگ آنان را به سینه زدند. بیچاره کسانی که تمام آبروی خود نزد مردم و مهم تر از آن آبروی خود نزد خدا را به امید واهی ریاست و شاید هم پادشاهی!!! ریختند. اینها به دست خودشان شناخته شدند، نیاز نبود که کسی بیاید رسوایشان کند. به عبارتی زمستان رفت و روسیاهیش برای اینها ماند. نمی دانم چگونه می خواهند جلوی ملت سرشان را بلند کنند. چگونه می خواهند از این به بعد در این کشور زندگی کنند.

و اما وظیفه ملت کمتر و از این پس وظیفه دولت سنگین تر شده چرا که باید به علل و عوامل این جریانات کاملاً سیاسی بپردازد. مردم دیگر به راحتی از حق خود نخواهد گذشت.

وای اگر ...(سالهایی که با خون دل گذشت)

کوران انتخابات است و شور و نشاط رقابت، هر روز پرحرارت‌تر از گذشته، انتخاباتی گرم و مشارکتی آگاهانه را نوید می‌دهد. روندی که نهایتا به تحکیم بیشتر نظام و یأس افزون‌تر مخالفان آن خواهد انجامید؛ نتیجه هر چه که باشد. اما این شور و حال در هر صورت تمام خواهد شد و در نهایت یک نفر و نه بیشتر براساس رای مردم، «مسوولیت» و نه «قدرت» ریاست جمهوری را بر دوش خواهد کشید. آیا ماجرا به همین جا ختم می‌شود یا پس از امروز فردایی هست؟ پس وای اگر از پس امروز بود فردایی! روز گذشته در مراسم «همایش دوم خرداد» که در حمایت یکی از کاندیداها برگزار شد، همه نوع اهانتی به رئیس‌جمهور فعلی کشور شد. «دولت مردم فریب»، «دیکتاتور»، «آدم کوچولو» و «عامل تحقیر ملت» از جمله تعابیری بود که یا در سخنان سخنرانان این مراسم یا در شعار حاضران با سوت و کف و خنده، نثار احمدی‌نژاد شد؛ رئیس جمهوری که حداقل تا 12 مرداد مسوولیتش رسما ادامه دارد و در صورت پیروزی، 4 سال دیگر تمدید خواهد شد.نکته مهم این‌که، سخنران اصلی این مراسم، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی بود، همان‌که حامیانش او را «سیاستمداری اخلاقی» می‌دانند و پس از انصرافش از نامزدی، بعضی گفتند: «خاتمی اخلاق را به جامعه بازگرداند.» و همو که در سفر انتخاباتی‌اش در شیراز، جایگاه اخلاق را در جمهوری اسلامی در خطر دانست و گفت: «اگر اخلاق در میان مسوولان و حاکمان جامعه تضعیف شود، به جامعه تسری می‌کند و جامعه مدنی در کنار جامعه اخلاقی معنا پیدا می‌کند.» و چه زیبا «اخلاق» در این همایش و صدها سخنرانی و همایش و میتینگ و نطق انتخاباتی دیگر که این روزها برگزار می‌شود، رعایت شده و می‌شود! خاتمی گاهی آنقدر اخلاقی بوده است که مرگ را برای دشمنان این نظام و این ملت هم بر نمی‌تابید و شعار «زنده‌باد مخالف من» می‌داد، ولی عجیب این‌که او در سخنان دیروزش، نه تذکری درباره بی‌اخلاقی‌ها داد و نه واکنشی نسبت به آنها نشان داد. براستی این همه توهین و مخالفت و همنوا شدن با بیگانگان علیه «منتخب قانونی ملت» چه توجیهی دارد؟ این نوشتار درپی دفاع از احمدی‌نژاد به عنوان یک کاندیدای ریاست جمهوری نیست؛ دفاعی است از جایگاه حقوقی رئیس‌جمهور فعلی کشورمان. اعتراض من به نامزدهای دیگر هم به عنوان رقبا نیست؛ اعتراضم به رفتاری زشت و بی‌اخلاقی مفرط است. امری که شیوعش، دامن همه را خواهد گرفت و اصلاحش، بسیار دشوار خواهد بود. این رفتار، به فرهنگ عمومی جامعه آسیب می‌رساند و مرزهای اخلاق را منهدم می‌کند. تلاش کنیم پس از فرونشستن گردوغبار و بازگشت آرامش و بیدار شدن دوباره وجدان‌ها و مهم‌تر از همه فردایی که خیلی زود خواهد رسید، «شرمنده» و «سرافکنده» نباشیم و بکوشیم برای ساختن بنایی نو، بناهای با ارزشتر را ویران نسازیم.  

شیعه مطلوم است

نه امروز بلکه به اندازه تمام تاریخ به شیعه ظلم روا شده . راست می گفت استادم شیعه از زمان سقیفه با خون دل و خون جگر همراه بوده . خدای من مولایم علی برای حفظ دین اسلام چقدر درد کشید و دردهایش را در دل چاه نجوا کرد . شیعه مظلوم است چون حسین (ع)خود را در اعتقادش قربانی کرد. شیعه مظلوم است چون مادرش فاطمه در راه ولایت در میان در و دیوار و شهید شد . شیعه مظلوم است نه امروز بلکه از 1400 سال قبل مظلوم بوده است . درخت شیعه بیشتر از آب حیات ، خون دل خورده است و ریشه داده . شیعه امروز هم مانند 14 قرن پیش هنوز هم مظلوم است . هنوز ابوذر در ربذه تبعید است . هنوز مالک اشتر مسموم می شود و هنوز سلام علی در مدینه بی جواب است . بعد از این همه سال هنوز هم همسایگان شیعه از اشک های آن گلایه دارند. هنوز حسین تشنه لب است . شیعه هنوز هم مظلوم است . امروز بحرین در خون است . فرقی ندارد شیعه یا سنی هر که با اسلام مشکل دارد،بر حق شمشیر کشیده است . هر کس با علی(ع) و فاطمه(س) مشکل دارد با کل حق مشکل دارد . یادمان باشد هنوز هم حق از علی است . قلب من می گیرد وقتی شیعه در شهرش مسجد ندارد .وقتی امام حسن عسگری (ع)دیروز حرم اش در سامرا تخریب می شود و امروز مسجدش در منامه . امام شیعه ، امام حق هنوز هم مظلوم است . کسی نیست تا از او دفاع کند . مادر ما هنوز در کوچه تنهاست . لشکر شیعه هنوز بیشتر تر از 72 تن نیست و تا 313 خیلی راه مانده . شیعه هنوز صدایش در گلو خفه است . هنوز او را می کشند شیعه دیگر خون ندارد شیعه روح دارد شیعه حسین(ع) دارد شیعه علی اصغر(ع) دارد .نه ،نه شیعه محسن دارد شیعه سربازان جان بر کف ، زیاد دارد . شیعه فاطمیه دارد شیعه هنوز به دنیا نیامده لباس رزم بر تن دارد شیعه خدا را دارد پس غمی ندارد . شیعه اگر خدا را نداشت در همان سقیفه مرده بود . شیعه زینب(س) دارد شیعه شیر زن دارد که کربلا را کربلا می کند . آری شیعه به خون عادت دارد . شیعه با خون به دنیا می آید شیعه با خون شیر می خورد شیعه در خون بزرگ می شود شیعه سرخ می شود تا مهدی(عج) بیاید . مسلمان ، در بحرین کشته می شود به دست مسلمان خود فروخته ولی از خون او هزاران حق طلب می روید . شیعه ایمان دارد. شیعه اگر 72 نفر بدری باشد هرازان ابو سفیانی مقلوب او می شوند . شیعه به جای گریه دعای فرج می خواند ... شیعه برای نماز قیام ، یک روز تکبیره الاحرام می گوید . شیعه کشته می شود ولی زیر بار حرف زور نمی رود . شیعه شمشیرش قلاف ندارد . شیعه سربند سرخ دارد تا حسینی شهید شود . شیعه همت دارد شیعه زین الدین دارد شیعه برای نجات شیعه فانوسقه می بندد شیعه به فانوسقه اش نارنجک می بندد و رهبر 13 ساله می شود. شیعه زندگی می کند تا بر روی پای علی بمیرد . شیعه زندگی می کند تا کشته شود . شاید عجیب باشد شیعه ،سنی و شیعه ندارد شیعه حق است . هر که حق الهی دارد ، شیعه است .شیعه جاودان است چون علی تااید زنده است . شیعه زنده است هر چند اگر مرده باشد شیعه زنده است چون فاطمیه دارد . شیعه هر کجا باشد شیعه است چه در تهران باشد چه نجف چه منامه شیعه غیرت دارد شیعه ناموس دارد و برای ناموسش جان فدا می کند شیعه هنوز پشت لباسش می نویسد ... می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم ... در فاطمیه مردم مظلوم بحرین را فراموش نکنیم ...  

ای کسانی که :

 

ای کسانی که:

شهید دارید / کدملی ندارد

شهید دارید / رای ندارد

شهید دارید / قبر ندارد

شهید دارید / حجاب ندارد

شهید دارید / هویت ندارد

شهید دارید / جنازه ندارد

شهید دارید / موسوی و کروبی را قبول ندارد

شهید دارید / تاریخ تولد ندارد

شهید دارید / وجود ندارد

شهید دارید / واقعیت ندارد

جریان چیست، بدجنس ها؟! به ما هم بگویید تا یاد بگیریم!

چطور توانستید فقط با چند کشته، انقدر ماهرانه، جا در دل بعضی ها باز کنید؟!!!

چطور توانستید جا در دل کسانی باز کنید که میلیون ها انسان را در ویتنام و ژاپن و عراق و افغانستان و آفریقا و فلسطین تا کنون، سلاخی کرده اند؟!

کسانی که در وحشی بودنشان، هیچ کس در این جهان تردیدی ندارد.

ولی شما دل انگیزان دلربا! کاری کرده اید که برای کشته های شما، ابراز تاسف می کنند. ابراز نگرانی می کنند. آقا به شدت محــــــــــکوم می کنند.

تازه سالگرد و یادبود هم می گیرند. قابی به وسعت یک فرش ۹ متری از عکس آنان درست می کنند، و با افتخار پشت سرشان آویزان می کنند.

کار بزرگی کرده اید.ما ۳۰ سال هست که داریم جان می کنیم و عربده می کشیم و کشته می دهیم، ولی افسوس……

کسی گوشش بدهکار نبود. انگار اصلاً ما آدم نبودیم.

ولی شما، فقط با چند کشته آن هم با مشخصات بالا، دل کسانی را بدست آوردید که تا دیروز، با موشک های کروز، یا شاید هم پریروز، با موشک های ۱۲ متری نسبتاً به روز، می زدند تو کوچه های ۶متری دزفول.

دوستان سبز شما هنوز به عمق کاری که کرده اید، پی نبرده اید. کاری بس بزرگ انجام دادید.

آخه شما یادتان نمی آید. یه زمانی ۱ میلیون کشته و چند میلیون ناقص و بی خانمان و آواره دادیم.

آری. یک میلیون کشته دادیم.

کشته دادیم / که کد ملی نداشت! / اما شماره شناسنامه داشت

کشته دادیم / که سواد نداشت / اما بصیرت داشت

کشته  دادیم / که پلاک نداشت / اما هویت داشت

کشته  دادیم / که حرف نداشت / اما دل پری داشت

کشته دادیم / که رای نداشت / اما “امام امت” داشت

کشته دادیم / که پول نداشت / اما جایگاه داشت

کشته دادیم / که ریش نداشت / اما دین داشت

کشته دادیم / که اسلام نداشت / اما انسانیت داشت

کشته دادیم / که اسلحه نداشت / اما نوزاد ۶ ماهه در آغوش داشت

کشته دادیم / که جنازه نداشت / اما وجود داشت

خلاصه. شما یادتان نمی آد. دریغ از ابراز تاسف و همدردی….

نه!

فایده ای نداشت. هر چه کشته می دادیم، نه حقوق بشر، نه غرب، نه مریم رجوی ، نه فرانسه و آمریکا و آلمان و اسرائیل و نه هیچ کوفت و زهر مار دیگه ای که امروز ادعای حقوق بشرش، سر به آسمان کشیده……

ککش نگزید

هرچه نوزاد چند ماهه، در آغوش مادر

هر چه دختربچه ۶ ساله، وسط لیله بازی

هر چه نوجوان ۱۳ ساله، زیر تانک

هر چه جوان ۱۷ ساله، زیر موشک

هر چه……

فایده ای نداشت….

شما کار بس بزرگی کردید!

جا در دل حرام زاده ها و وحشیان گاوچرانی باز کردید که تا دیروز اجدادمان را قتل عام می کردند. که تا امروز هم ثابت کردند جان زنان و کودکان بی گناه برایشان ارزشی ندارد….

کار بزرگی کردید!

تقبل ا…

بیشمارید؟

حسین قدیانی

. . . نه، آب لازم نبود؛ به اندازه کافی شسته بود باران، مزار یاران را. «به لاله در خون خفته»، اگر دعای مادران شهدا نبود باران نمی‌آمد. خدا جای حقی نشسته است؛ آقای قالیباف، تونل توحید را دیدم؛ زیباست اما شیفتگان خدمت هر از چندی یک دفاعی هم از ولایت کنند راه دوری نمی‌رود. تونل توحید زیباست اما دفاع از ولایت، از آن زیباتر است.

جناب شهردار، با وجود این همه شن و ماسه و سایت‌های برف‌روبی و بیل و کلنگ مکانیکی، که از تابستان در خیابان‌های تهران کار گذاشته‌اید، می‌دانید چرا برف نیامد؟ شما می‌خواهید با سوء‌استفاده از نزولات آسمانی، مدیریت شهری را به رخ شهروندان بکشید. خدا غرور دارد و اجازه استفاده ابزاری از نعمات آسمانی‌اش را به شهرداری، به مجلس، به دولت؛ حتی به سران فتنه نمی‌دهد. دم خودم گرم؛ همه را با هم زدم! خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را که نگه نداشتی اما از نهضت خمینی محافظت بفرما.

کارهای خدماتی با ما، دفاع از ولایت فقیه با تو. افتتاح تونل توحید با ما، اقتدار نظام با تو. خدمت به ملت با ما، پاسداری از آرمان‌های انقلاب با تو. سکون از ما، حرکت از تو. سکوت از ما، حرف زدن با تو. خوردن نان امام با ما، تنظیم و نشر آثار حضرت امام با تو. در ثانی، الان سازمان بازرسی به دوشغله‌ها گیر می‌دهد و عده‌ای هم دفاع از ولایت را شغل حساب می‌کنند. البته یک عده هم شغل حساب نمی‌کنند؛ چون به جای حقوق و مزایا دردسر دارد و از همه بدتر بازنشستگی‌اش پیش از موعد نیست!

از نظر ایشان دفاع از ولایت شغل سخت و زیان‌دهی است. همین‌ها می‌خواهند به رهبر ما، به علمدار انقلاب، «جام زهر افتخاری»، «مظلومیت افتخاری» و «تکرار تاریخ افتخاری» بدهند.

افتخار رهبر ما به ایستادگی، پای پرچم امام است. افتخار مولای ما ایستادن پای آرای 40‌میلیونی ماست. به «آقا»، ما باید خسته نباشید بابت رهبری بگوییم، نه شما «دکترای افتخاری» بدهید. بعد از 20 سال نشناخته‌اید هنوز مولای ما را؟ شک نداشتم که مولا دست رد می‌زند به سینه این عناوین پر طمطراق. خدایا! یار و یاور مولا باش در این رسالت خطیر.

...خدایا! تا آخر همین هفته برف رحمت خود را بر زمین تهران بنشان تا مدیریت شهری، توان خود را در ارائه خدمت به رخ ما بکشد؛ «الهی العفو»، نه! بلند بگو: «الهی البرف» همین حالا! به خودت قسم خدا، یک هفته دیگر برف نیاید، اینها موضوع را سیاسی می‌کنند؛ می‌کشانند به مطبوعات و مدعی می‌شوند مخالفان شهرداری، جلوی بارور شدن ابرها را گرفته‌اند و با تنگ‌نظری اجازه تردد را به یک جبهه هوای پر فشار نمی‌دهند و به دانه‌های برف برای ورود به آسمان کشور ویزا نمی‌دهند. آقای قالیباف، من اشک شما را در مرسم افتتاح تونل توحید دیدم و چند روز قبل دیدم که مادر شهیدان تقوی سر مزار فرزندانش «محسن» و «حسن» داشت از بی بصیرتی خواص و مظلومیت «آقا» خون گریه می‌کرد. نه، من اصلا منظورم از خواص، آقای قالیباف نیست. همه‌تان که دارید این مقاله را می‌خوانید؛ یک هیچ به نفع من! فریب خوردید از ژورنالیسم این قلم. من اصلا در افکارم تجدید نظر اساسی کرده‌ام و دیگر به این آقایان، «خواص» نمی‌گویم. کجای بصیرت این حضرات، نکته خاصی دارد که من به آنها بگویم «خواص»؟ گلیم‌باف روستای شهید آباد مازندران از نظر من خواص است. خواص، حسن آقا، بقال سر کوچه ماست که روی شیشه مغازه‌اش نوشته: «نسیه نمی‌دهم به‌خصوص به دشمن». خواص، آقا رمضون، مکانیک چهار راه استقلال است که در انتخابات به موسوی رای داد اما حالا خودش می‌گوید، مثل سگ پشیمان است. من تنها خواهشم از این «عوام»(باز هم منظورم قالیباف نبود؛ دو هیچ!) این است که هر از چندی یک حرفی بزنند؛ 7 ماه وقتی عده‌ای از عوام، سکوت می‌کنند، آدمی در قدرت تکلم ایشان دچار شبهات اساسی می‌شود. خواهش می‌کنم آقایان، گاهی یک حرفی بزنید. اصلا مسائل سیاسی را بی‌خیال. درباره قضاوت مظفری‌زاده در داربی صحبت کنید. یک حرف بزنید راجع به دعوای شیث رضایی و علیرضا حقیقی. همچین سکوت کرده‌اید، ما خیال می‌کنیم نکند زبانم لال، شما «لال» شده باشید؛ آخر کل زندگی‌تان شده «پانتومیم». . . حالا ولش کن. برگردیم به همان قطرات باران. چه زیباست وقتی قطرات باران بوسه بر قبور یاران می‌زند. چه زیباست وقتی گنجشک‌ها از روی قبر شهید گمنام، گندم نذری مردم را می‌خورند و آواز سر می‌دهند. باران، فاتحه «حضرت آیت‌الله آسمان» است برای شهدا. آنها که برای لشکر کفر دلیل می‌آورند، «حجت الاوباما» هستند، نه «حجت الاسلام». محسن کدیور «حجت الهیلاری» است و عده‌ای به اسم درس خارج، حوزه علمیه را به دانشگاه کمبریج فروختند و شدند؛ «آیت البلر». حجت اسلام شهدایی هستند که با وصیتنامه‌شان با همه ما اتمام‌حجت کردند. حجت اسلام، باران است. . . و این باران، نیامد نیامد، عدل در شب اربعین ثارالله بر لب تشنه زمین فرود آمد. بیایید با هم به شکرانه این باران «زیارت اربعین» بخوانیم سر مزار یاران؛ «اشهد انک وفیت بعهد‌الله و جاهدت فی سبیله حتی اتیک الیقین. فلعن الله من قتلک و لعن الله من ظلمک و لعن الله امهًْ‌ سمعت بذلک فرضیت به. اللهم انی اشهدک انی ولی لمن والاه و عدو لمن عاداه. بابی انت و امی یابن رسول الله». آه، این روزها ابر و باد و مه و خورشید و فلک دارند با آدمی حرف می‌زنند و ما به عمرو و زید مشغولیم.

فتنه بزرگتر، اشتغال ما به سران فتنه و ندیدن خود فتنه است. این روزها آخرین روزهای زمین است. این روزها آخرالزمان است و خدا دارد آخرین حرف‌هایش را به ما می‌زند. این روزها خدا دارد با ما اتمام‌حجت می‌کند. ما آخرین فرزندان آدمیم. خانه ما آخرین خانه کوچه بنی‌هاشم است. بنی‌هاشم اعضای یک پیکرند و بنی‌آدم شقه- شقه شده است. «محمد» ناموس ماست و «حوا» ناموس «آدم». مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی، نام هر نامردی که فکرش را بکنی، روی اسمش هست. با دردکشان هر که درافتاد، ورافتاد. این روزها هر کس در فکر دفاع از ناموس خویش است. گذشته از انسان‌هایی که ناموس جایی در قاموس‌شان ندارد، بزرگی انسان‌ها را به ناموسی که دارند باید سنجید. اغلب آقازاده‌ها ناموس‌شان جیب پدران‌شان است. یکی مثل اکبر گنجی اصلا با مقوله ناموس نسبتی ندارد. آدمی که ناموس داشته باشد منکر امام زمان نمی‌شود. فردوسی پور ناموسش SMS برنامه 90 است. بزرگی آدم‌ها به میزان بزرگی ناموسی است که دارند. ناموس ملت ما اما انقلاب اسلامی است. بزرگ‌ترین انقلاب قرون ماضیه. دین محمد ناموس ماست:«الاسلام یعلوا ولا یعلی علیه». خمینی ناموس ماست؛ بت‌شکنی بزرگ از تبار ابراهیم. خامنه‌ای ناموس ماست؛ بزرگی او را باید از دشمنان بزرگی که در آمریکا و اسراییل دارد شناخت و ما حرف مفت نمی‌زنیم؛ ما درست از لحظه پیروزی انقلاب، مسلمان شده‌ایم. اسلام ننه بزرگ اجداد ما ناب نبود.

روی طاقچه بود. سجاده را باید روی آتش انداخت. روی فرش، ابن‌ملجم هم بلد بود نماز بخواند؛ تازه با تعقیبات! در مبارزه باید قامت بست، نه در پستو. «سلمان» باید بود نه مسلمان. شمر هم مسلمان بود. پز ندهید که ما قبل از 22 بهمن هم مسلمان بودیم. قبل از 22 بهمن هم ریش می‌گذاشتیم. ریش باید ریشه در تیشه جهاد داشته باشد نه نهال باغچه پدر بزرگ. اسلام با خاله‌بازی فرق می‌کند. نماز را یزید هم می‌خواند. شما غلط کردید که قبل از انقلاب هم مسلمان بودید. شما احترام امام ما را نگه نداشتید و دارید از ادب ما و از صبر ما بد برداشت می‌کنید.

قیام علیه نفاق، بی ادبی نیست. هالو بودن با مودب بودن فرق دارد. خمینی نبود، شما رو به قبله اعلیحضرت دراز به دراز شده بودید. خمینی نبود، برای یک یاحسین گفتن باید صد بار به خودتان می‌لرزیدید. خمینی نبود، اسلام شما و آبا و اجدادتان چه خطری برای آمریکا و انگلیس داشت. حالا همه‌تان زبان باز کرده‌اید و به اسم کوبیدن فدراسیون فوتبال، حرف‌های سیاسی می‌زنید.

آقای ضرغامی! بنازم پربیننده‌ترین برنامه رسانه ملی ما را با این ناموسش! ما صدا و سیمایی می‌خواهیم که ناموسش خون شهدا باشد. وقتی ناموس BBC چرچیل است و ناموس VOA اسرائیل، ناموس تلویزیون ما هم باید «انقلاب اسلامی» باشد. البته دور برتان ندارد. ما آنقدرها هم که شما فکر می‌کنید تنها نیستیم. دعوای ما طلبگی است. یک سیلی در 9 دی به گوش‌تان خواباندیم که معلوم شود بی‌شمار کیست. آری، این بار روی سخنم با شماست. غلط کردید که شما بی‌شمارید. شما فقط زبان‌تان دراز است. شما از خودتان هیچ ندارید. شما آویزان شده‌اید به روزهای ما. شما شده‌اید آدم شعارهای ما. شما چشم به شرف ما دوخته‌اید. حلقوم شما پر شده از فریادهای ما. شما از فرط فقر و نداری، کاسه گدایی جلوی آرمان ما دراز کرده‌اید و دارید از روز پیروزی ما گدایی می‌کنید. ما امسال روز شکست شاه را به روز شکست شاه‌دوستان مبدل خواهیم کرد. ما 22 بهمن امسال معلوم می‌کنیم بی‌شمار کیست. اگر شما روی اسکناس مقدس جمهوری اسلامی شعار می‌نویسید، ما ثابت خواهیم کرد آمریکا باز هم دلارهای خود را دور ریخته است. شما استادید در حرام کردن دلارهای آمریکا. شما چون کمید، عرضه براندازی ندارید. برانداختن رژیم کار امام ما بود که یک ملت بی‌شمار و پر از شور و شعور و شعار حامی‌اش بود.

انقلاب کردن علیه انقلاب اسلامی بر تن شما لباس گشادی است. رهبری انقلاب به خمینی می‌آمد نه به شیخ بی سواد. شما غلط کردید که بی‌شمارید. شما فقط زبان‌تان دراز است. من روی سخنم با آشوبگران عاشوراست. شما غلط کردید که شهید داده‌اید. شهید جایش در بهشت است. کشته‌های شما بوی جهنم می‌دهند. جمهوری اسلامی اگر هم کسی را به درک واصل کند، طرف به هلاکت رسیده است. کسانی که شهادت را خشونت‌طلبی می‌دانند به شهادت نمی‌رسند، به هلاکت می‌رسند. غلط کردید که بی‌شمارید. شما فقط زبان‌تان دراز است. تعداد شما چیزی بیشتر از قبور تنگ و تاریک اجدادتان در قطعه منافقین نیست. نسل شما بر می‌گردد به مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی. متوجه منظورم که هستید؟ بگو با که هستی، تا بگویم نسلت به که بر می‌گردد. ما با خمینی هستیم، نسل‌مان بر می‌گردد به «علی». ما با خامنه‌ای هستیم؛ نسل‌مان به «عمار» بر می‌گردد. شما با بد کسانی هستید و الا نسل‌تان به «سقیفه بنی‌ساعده» بر نمی‌گشت. بی‌شمار ماییم که 300 هزار شهید تقدیم انقلاب کردیم. شما در عاشورای 61 بی‌شمار بودید. شما زمان «علی» بی‌شمار بودید. الان دایناسورها باید امیدوار باشند؛ این نسل شماست که منقرض شده است. این بوی الرحمن شماست که بلند شده است. هیچ خری اسم بچه‌اش را «ابوموسی اشعری» نمی‌گذارد. شما حتی اگر خوارج هم باشید باز از نام مولای ما «علی» استفاده می‌کنید. شما کفگیر براندازی‌تان به ته دیگ خورده است. غلط کردید که بی‌شمارید. شما فقط زبان‌تان دراز است. جمهوری اسلامی حتی اگر رژیم دیکتاتوری هم باشد، باز گلوله‌اش را برای گلوی شما حرام نمی‌کند. شما بچه‌تر از آن هستید که جمهوری اسلامی تیغش را حرام حلقوم شما کند. نمی‌دانم این دعا، این ادعا درست باشد یا نه، اما کاش جمهوری اسلامی سقوط کند تا ما به شما انقلاب کردن را یاد بدهیم. شما سر رقاصه‌های‌تان روسری کرده‌اید تا ما خیال کنیم با یک مشت آدم مذهبی طرفیم. شما را ول کنیم، اینجا را می‌کنید آنتالیا. غلط کردید که مذهبی هستید. مذهب شما رساله زن بیل کلینتون است. ما در روز قدس، روزه خوردن شما را دیدیم اما در روز عاشورا نماز خواندن‌تان را ندیدیم. شما کلاس‌تان پایین است؛ به «تسبیحات اربعه» نمی‌خورد. لیاقت شما همین عرفان‌های مجازی است. در 100 صفحه، هیچ کس «بایزید بسطامی» نمی‌شود. ما نان شهدا را می‌خوریم، شما نان آمریکا را. ما در هوای انقلاب اسلامی سیر می‌کنیم و شما در فضای سایبر. خانم معلم شما هیلاری کلینتون است و معلم ما «خانم زینب». سوگند به زبان آتشین خواهر حسین، که شما غلط کرده‌اید اگر مستقل باشید. شما سر گرفتن دلارهای آمریکا با هم دعوای‌تان شده و به جان هم افتاده‌اید. غلط کرده‌اید که «ملی» هستید. ملی، پیر پاتال‌های نهضت آزادی نیستند؛ اینها می‌خواستند ملت را به جدایی طلبان بفروشند.

اینها ستون پنجم دشمن بودند در جنگ و می‌خواستند خیلی قشنگ صدام را برادر صدا کنند. ملی- مذهبی، شهدای انقلاب اسلامی‌اند. ملی- مذهبی، مولای ما «خامنه‌ای» است که با تن مجروح، پای رای ملت چون کوه، استوار و با شکوه ایستاده است. شما واژه‌های ادبیات را دزدیده‌اید. شبیخون زده‌اید به القاب ناب. ملی- مذهبی، شهدای ما هستند که اجازه ندادند آمریکایی‌ها به شما بگویند برده. اگر شهدای ما نبودند شما نه ملیتی داشتید و نه مذهبی و باید برای سگ اوباما استخوان پرت می‌کردید. شما غلط کردید که شهید داده‌اید. «جلایی پور» مرد است وصیتنامه برادران شهیدش را برای شما بخواند. نام هیچ یک از سران فتنه در وصیتنامه هیچ شهیدی نیست.

هر چه هست «ولایت فقیه» است. غلط کردید که خانواده‌های شهدا با شما هستند. همین پنجشنبه‌ای از 64 مادر شهید پرسیدم که: سران فتنه را قبول دارید یا نه؟ کاش می‌شد می‌نوشتم که جملگی گفتند: می‌خواهیم سر به تن این. . . نباشد. در خود خانواده همت هم اگر بنا را بر دموکراسی بگذاریم، شک نکنید سینه‌‌چاکان ولایت بیشترند.

آیا پدر به رحمت خدا رفته همت، خانواده همت نیست؟آیا مادر پیر و مهربان همت، خانواده همت نیست؟ اصلا همت را چه کسی بزرگ کرد؟ آیا برادر همت خانواده همت نیست؟وآیا خود همت خانواده همت نیست؟! برادر سردار خیبر، بسیجی خامنه‌ای است. دل‌تان بسوزد. شما خودتان روز ندارید و از نردبام 22 بهمن ما بالا می‌روید. دل‌تان بسوزد.

شما خودتان شهید ندارید از همت و باکری ما آویزان شده‌اید. من ممنون بسیجیان نسل خودم هستم. بسیجی واقعی بسیجیان خامنه‌ای هستند. ما موسوی و خاتمی و مایکل جکسون را از زبان شما انداخته‌ایم و به شما ثابت کرده‌ایم اینها نامردند؛ مرد، «همت» و «باکری» است. عطری اگر به هوا بلند می‌شود از مزار «پلارک» ماست، قطعه منافقین بوی لجن می‌دهد. شما خودتان شرف ندارید و چشم به «ای مجاهد ای مظهر شرف ما» دوخته‌اید. تمام شعارهای شما تقلید از شعارهای ماست. شما از خودتان چیزی ندارید. در فضای مجازی، دختر بازی می‌توان کرد اما براندازی نه. جمهوری اسلامی با این قرتی‌بازی‌ها سقوط نمی‌کند. شما فقط خشم انقلابی ما را بیشتر می‌کنید.

شما باعث شده‌اید ما همه خرده‌حساب‌های‌مان را فراموش کنیم. خدایا شکر که دشمنان ما را از «حمقا» قرار داده‌ای. ما از همین الان باید به فکر جشن صدمین سالگرد انقلاب اسلامی باشیم. مادر بزرگ من با 80 سال سن امسال می‌خواهد 22 بهمن به میدان آزادی بیاید. چند سال بود با این بهانه که؛ «برای چه بیایم، می‌دانم به اندازه کافی شلوغ می‌شود»، راهپیمایی نمی‌آمد. شما پیرهای ما را جوان کرده‌اید. مأیوس‌های ما را سرزنده و بی‌تفاوت‌های ما را با غیرت. اصلا حالا که فتنه‌گران را محاکمه نمی‌کنند، خوب است از ایشان در «همایش احمق‌های ماندگار» تجلیل شود. شیخ این بار خودش هم نفهمید که چه خدمتی به انقلاب اسلامی کرده است.

آری، انقلاب ما بیمه دعای مادران شهید داده است. هفت پشت آن‌طرف‌تر عقاید شما هم یک شهید پیدا نمی‌شود.

شما وجود آمدن به «فکه» را نداشتید. شما جگر آمدن به «بازی دراز» را نداشتید. شما فقط در جهنم بی‌شمارید.

من قبول دارم که در جهنم تعداد شما از ما بیشتر است. من قبول دارم که در قطعه منافقین، بسیجی اروند، سپاهی خرمشهر و ارتشی طلاییه حتی یک قبر هم ندارند. ما در قطعه شهدای گمنام بی‌شماریم و شما در قطعه منافقین. ما در بهشت زهرا بی‌شماریم و شما در جهنم عایشه. ما در خیابان آزادی بی‌شماریم و شما در بیابان غرب‌زدگی. ما در آزادگی بی‌شماریم و شما در هرزگی. پس غلط کردید که بی‌شمارید. غلط کردید که مرد مبارزه‌اید.

سوپر‌مردهای شما خودشان را به شکل زن درآوردند و در‌رفتند. مرد، خواهران بسیجی من هستند که چادر مشکی‌شان را از خانم فاطمه زهرا به ارث برده‌اند. مرد، مادر «شهید رحمتی» است که به من گفت: اگر قوه قضائیه ناتوان است ما حق آشوبگران را کف دست‌شان بگذاریم. شما غلط کردید که قهرمان هستید. قهرمان‌های شما همگی به جرم خود اعتراف کردند. شما غلط کردید که امام را قبول دارید. امام همه شما را محارب می‌دانست. شما غلط کردید که در چارچوب قانون اساسی، معترض هستید. خیال خام شما برگرداندن صندلی شاه است. شما حتی غلط کردید که دشمن نظام هستید. جمهوری اسلامی بزرگتر از آن است که بچه‌های گروهبان قندلی دشمنش باشند. دشمن نظام ما مجهز به 200 کلاهک هسته‌ای است. شما از اسرائیل خط می‌گیرید. شما غلط کردید که مستقل هستید. امام ما گفت:«اسرائیل به دریا دست بزند دریا نجس می‌شود». شما باید اول خودتان را پاک کنید، بعد منت نظام را بکشید. آقایان فتنه‌گر، 7 ماه است که نتانیاهو دارد از شما تعریف می‌کند. شما تیتر یک «معاریو» هستید. رمز جدول «جروزالیم پست» نام شما شده است. غلط کردید که در خط امام هستید. اگر امام را قبول داشتید، بیانیه‌های‌تان نجس نمی‌شد. تعارف که نداریم؛ باید بروید «طهارت» کنید و هوای نفس‌تان را آب بکشید. شما غلط کردید که ستون خیمه انقلاب را قبول دارید. 7 ماه تمام زورتان را زدید و حالا چون سرتان به سنگ خورده ننه من غریبم می‌کنید. آقای ایکس، غلط کرده‌اید راه افتاده‌اید برای میانجیگری. شما خودتان، اگر شیخ را نخودی فرض کنیم؛ دومین نفر لیست سران فتنه هستید. تو پای خودت گیر است. یکی باید میانجیگری کند برای خودت. ما دیگر نه فریب گریه شما را می‌خوریم، نه فریب خنده‌تان را. نه فریب ناله‌تان را، نه فریب نامه‌تان را. ما خودمان زغال فروشیم؛ با جرج سوروس مذاکره کردی، بگو کردم. دروغگو دشمن خداست. روح خدا راست می‌گفت.

سربازانش 15 خرداد در «گهواره» بودند. شما چرا راستش را نمی‌گویید که فرماندهان‌تان در «ماهواره» بودند؟می‌دانید چرا انقلاب خمینی گرفت و کودتای شما پا نداد؛ آخر خمینی بعد از خدا به ما امید بسته بود و شما بعد از «شیطان بزرگ» به ماهواره‌ها. آخر ملت خمینی بی‌شمار بودند و شما این روزها نفس‌تان به شماره افتاده است. پس اگر حمل بر بی‌ادبی نکنیدغلط کردید که بی‌شمارید». . . نه دوستان! اینگونه بخواهیم حساب کنیم، نهج البلاغه سرتاسر غیبت خوارج است. ما آنقدرها با ادب نیستیم که دوباره علی تنها بماند. ادب ما شاید به ز دولت‌مان باشد اما مودب بودن ما عین ولایت‌پذیری ماست. ما را خدایی آفریده است که یک سوره قرآن را بدون بسم الله بر محمد نازل کرد. ما شیعه امامی هستیم که گفت:«اشباه‌الرجال و لا رجال». ما ابوموسی را مودب‌تر از مالک نمی‌دانیم. بزرگ‌ترین بی‌ادبی، تنها رها کردن علی است. امروز اما این ما هستیم که بی‌شماریم؛ شما غلط کردید که بی‌شمارید!

تفاوت ندا آقا سلطان و آیه القرمزی

به راستی تفاوت ندا و آیات القرمزی چیست که کشته شدن ندا را یک میلیاردو دویست میلیون نفر تماشا میکنند ولی کسی از شهادت دختر بحرینی حرفی نمیزنند.نمی دانم ... 

 

آیات را کشتند زیرا آیه تطهیر می خواند  

قـــرآن روی نــیـــزه را تـزویـر می خواند 

  

با خــون تخـلص کــرد در شـعر غــریبـــش  

وقتی که از ظلم و غم و زنجیر  می خواند 

 

هدیه به کبوتر زخم خورده روح شاعره شهیده آیات القرمزی سه صلوات