ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
12 ماه گذشت ... بعضیا دلشون شکست ... بعضیا دل شکوندن ... خیلیا عاشق شدن و خیلیا تنها .. خیلیا از بینمون رفتن ... خیلیا بینمون اومدن ... گریه کردیم و خندیدیم ... زندگی بر خلاف آرزوهامون گذشت.. .چند روز مونده از همه ى اون خاطره ها!.. " آرزو دارم نوروزى که پیش رو دارید آغاز روزهایى باشه که آرزوشو دارین |
گر کُنی یک دَم اراده،با یگانهای عظیم
پُشت تو،خوانم نماز جمعه را در اورشلیم
ای سپهسالار ایران،قلب تو پُر نور باد
دشمنان ِ رهبر و تو،تا قیامت کور باد
دیوار اتاق رهبرانقلاب مزین به لحظه شهادت
دانش آموز سیزده ساله "محمدرسول رضایی" است.
او از تبار "حسین فهمیده" بود
و روح استکبارستیزش باعث شد تا طبق سفارش او
همکلاسیهایش روز تشییع او
پرچم استکبار را به آتش بکشند.
وقتی که از خون ترسیدیم، از آبرو ترسیدیم، از پول ترسیدیم،
بخاطر خانواده ترسیدیم، بخاطر دوستان ترسیدیم، بخاطر راحتی
و عیش خودمان ترسیدیم، به خاطر پیدا کردن کاسبی، برای پیدا
کردن یک خانه دارای یک اتاق بیشتر از خانه قبلی، وقتی بخاطر
این چیزها حرکت نکردیم، معلوم است، 10 نفر مثل امام حسین هم
که بیایند همه شهید خواهند شد.