ایران سبز
ایران سبز

ایران سبز

کنترل جمعیت، سیاستی استعماری صهیونی

سنی های متمایل به وهابیت بعضا  سه زن میگیرند و از هر کدام حدود 15 بچه می اورند برای مبارزه با شیعه و با حمایت مستقیم وهابیان عربستان ودلارهای آمریکایی. این گزارش مستقیم برخی دوستان باسواد طلبه ازاین مناطق است.  تهیه گزارش های مستند بهترین راه حمایت از دکتر احمدی نژاد است.
ضمنا کتاب ارزشمند آیه الله حسینی طهرانی با عنوان" کنترل جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکره مسلمین" در این رابطه خواندنی است. می توانید گزارشی از آن کتاب بیاورید. موفق باشید. در همین رابطه در این وبلاگ بدینجا مراجعه کنید:
کنترل جمعیت، سیاستی استعماری صهیونی 
  

بر اساس نظرات استراتژیست ها و محققان توسعه، دو بچه کافی نیست دکتر عبدالرضا داوری

رییس جمهور در گفت و گو با شبکه اول سیما با اشاره به این‌که " بنده شعار دو بچه کافی است را قبول ندارم"، اظهار داشت: این مساله سیاست غلطی بود که غربی‌ها انتخاب کرده و امروز پشیمان هستند و سرمایه سنگینی برای حفظ هویت و فرهنگ خود می‌پردازند، چرا باید در مسیری ... 

بقیه در ادامه مطلب....

  سنی های متمایل به وهابیت بعضا  سه زن میگیرند و از هر کدام حدود 15 بچه می اورند برای مبارزه با شیعه و با حمایت مستقیم وهابیان عربستان ودلارهای آمریکایی. این گزارش مستقیم برخی دوستان باسواد طلبه ازاین مناطق است.  تهیه گزارش های مستند بهترین راه حمایت از دکتر احمدی نژاد است.
ضمنا کتاب ارزشمند آیه الله حسینی طهرانی با عنوان" کنترل جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکره مسلمین" در این رابطه خواندنی است. می توانید گزارشی از آن کتاب بیاورید. موفق باشید. در همین رابطه در این وبلاگ بدینجا مراجعه کنید:
کنترل جمعیت، سیاستی استعماری صهیونی 

بر اساس نظرات استراتژیست ها و محققان توسعه، دو بچه کافی نیست دکتر عبدالرضا داوری

رییس جمهور در گفت و گو با شبکه اول سیما با اشاره به این‌که " بنده شعار دو بچه کافی است را قبول ندارم"، اظهار داشت: این مساله سیاست غلطی بود که غربی‌ها انتخاب کرده و امروز پشیمان هستند و سرمایه سنگینی برای حفظ هویت و فرهنگ خود می‌پردازند، چرا باید در مسیری قرار بگیریم که نتیجه آن مشخص است. در اثبات دیدگاه دقیق، کارشناسی و علمی دکتر محمود احمدی نژاد در خصوص ضرورت افزایش جمعیت ایران اسلامی ، ذکر 2 نکته ذیل کافی است:

1- مراحل انتقال جمعیتی در ‌ایران بعد از دهه 20 با کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر آغاز شد اما در دوره زمانی 1360-1330 ، ایران با رشد پرشتاب جمعیت مواجه گردید. به طوری که معدل رشد سالانه جمعیت در این چهار دهه به رقمی حدود 3 درصد ارتقاء یافت و این رشد سالانه سبب شد که جمعیت ایران هر 20 سال یکبار دو برابر و در طول یک قرن بیش از شانزده برابر شود. به طوریکه جمعیت ایران از رقمی کمتر از 19میلیون نفر در سال 1335 به رقمی در حدود 50 میلیون نفر در سال 1365 افزایش یافت. افزایش نرخ رشد اقتصادی کشور، ارتقاء کیفیت و امید به زندگی ایرانیان و نیز گسترش بهداشت عمومی و به تبع آن کاهش میزان‌ مرگ ومیر به ویژه مرگ ومیر نوزادان و اطفال ، نقش اصلی و تعیین کننده ای در پرشتاب شدن رشد جمعیت ایران ایفا نموده اند. تحولات پیش گفته سبب شدند که میزان رشد طبیعی سالانه جمعیت ایران در فاصله سالهای 1355 تا 1365 تا رقم 2/3 درصد افزایش یابد، ضمن آنکه همزمان با ورود معاودین عراقی و هجوم آوارگان افغانی در این دوره زمانی، حدود هشت دهم واحد، نرخ رشد سالانه جمعیت به دلیل مهاجرت افزایش یافت و رقم رشد مطلق سالانه جمعیت به 4 درصد رسید.

این موضوع باعث شد که دولت میرحسین موسوی، بر اساس توصیه های شبه کارشناسی سازمان برنامه و بودجه وقت ، به جای آنکه افزایش ظرفیتهای درونی اقتصادی کشور را برای جذب جمعیت رو به رشد در دستور کار خود قرار دهد، سیاست هائی را در جهت تعدیل میزان رشد جمعیت از طریق تشویق و ترغیب برنامه‌های تنظیم خانواده و کاهش سطح زاد و ولد و باروری اتخاذ نمود به طوری که از سال 1367 این سیاست ها در متن اولین برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی قرار گرفت و دولتهای هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی هم به صورت پیاپی، کاهش سطح زاد و ولد و باروری ایرانیان را به طور جدی دنبال کردند.

بدین ترتیب عملکرد "سترون سازی ایرانیان" در دولتهای زنجیره ای موسوی، هاشمی رفسنجانی و خاتمی طی سالهای 65 تا 84 ، سطح "باروری" را در ایران با سرعتی استثنائی که در سطح بین‌المللی کم سابقه و شاید هم بی‌سابقه بود کاهش داد. بطوریکه شاخص های باروری و به تبع آن میزان رشد سالانه جمعیت در مقایسه با سال 1365 به کمتر از نصف تقلیل یافت. میزان باروری کل از 5/6 نوزاد زنده برای هر زن در سال 1365 به کمتر از 3 نوزاد زنده و به تبع آن میزان رشد طبیعی سالانه جمعیت از 2/3 درصد در سال 1365 به کمتر از 5/1 درصد در حال حاضر تنزل یافته است.

هرچند که کاهش سطح زاد و ولد و باروری بر میزان رشد جمعیت و از آن طریق تعدیل شتاب افزایش تعداد جمعیت تاثیر گذاشت ، اما نکته ای که دست اندرکاران پروژه "سترون سازی ایرانیان" در دولتهای چهارم تا هشتم از آن غفلت کردند این نکته بود که سیاستهای کنترل جمعیت، بر ترکیب و ساختار جمعیت نیز تأثیر گذار است! به این معنا که سیاست کاهش مستمر زاد و ولد و انتقال از باروری طبیعی به باروری کنترل شده ، به تدریج ساختار سنی جمعیت ایران را از وضعیت جوانی خارج و به طرف سالخوردگی سوق خواهد داد. به همین لحاظ هرم سنی جمعیت ایران که در طول تاریخ همواره قاعده‌ای گسترده داشته و به لحاظ تمرکز بیش از 40 درصد از کل جمعیت در سنین کمتر از 15 سال، از ساختاری جوان برخوردار بود، در دو دهة اخیر به سبب کاهش باروری ، تغییر شکل داده و نوعی فرورفتگی درقاعده هرم سنی ایجاد شده است . به همین سبب تغییر شکل هرم سنی نسبت جمعیت کمتر از 15 سال از رقمی بیش از 45 درصد در سال 1365 به رقمی حدود 25 درصد در سال 1388 کاهش و در واقع در فاصله ای 23 ساله و با روندی بی سابقه ، حدود 50 درصد تقلیل یافته است که در صورت تداوم این سیاست جمعیتی ، روند کاهش جمعیت کمتر از 15 ساله به حدود 15 درصد نیز خواهد رسید!

2- انتقال هرم سنی جمعیت ایران از جوانی به سالخوردگی در شرایطی صورت می گیرد که منابع انسانی موتور حرکت توسعه هستند. کارشناسان توسعه معتقدند که اگر دولتی مردمگرا بر سرکار باشد که منابع ملی را اتلاف نکرده و سرمایه و زیرساختها را ترکیب و به کار بندد ، اتفاقا افزایش جمعیت می تواند عاملی برای شتاب یافتن روند توسعه باشد. مثال مهم برای این تحلیل ، کشور چین است که با حدود یک و نیم میلیارد جمعیت، بالاترین نرخ رشد اقتصادی در جهان را حائز شده است.واقعیت آن است که ترویج سیاست کاهش جمعیت در کشورهایی نظیر ایران بیش از آنکه از عقبه علمی و کارشناسی برخوردار باشد ، مستظهر به اراده های سیاسی در محافل غربی است. نرخ رشد منفی جمعیت در کشورهای اروپایی و در پی آن نرخ رشد شتابان جمعیت در کشورهای غیرغربی نگرانی جدی را در میان استراتژیستهای غرب ایجاد کردکه برتری جمعیت را در جنوب و کاهش جمعیت را در شمال ، به طور طبیعی باعث انقراض تمدن غرب ارزیابی کردند. استراتژیستهای غربی جمعیت و نیروی انسانی را به عنوان یکی از عوامل اساسی رشد و توسعه می دانند و آن را محور و محرکه رشد سرمایه های انسانی ونیروی انسانی تلقی می کنند . آنان چهار عامل سرمایه مادی، انسانی، عامل طبیعی و سرمایه زیرساختی و زیربنایی را عوامل رشد و توسعه اقتصادی کشورهای غربی می دانند و معتقدند که محدودیت هر کدام از این عوامل، رشد و توسعه اقتصادی غرب را محدود می کند . مثلا اگر در غرب عامل سرمایه یا منابع مالی قوی باشد اما رشد جمعیت و به تبع آن منابع انسانی محدود گردد، فرایند رشد و توسعه غرب عقیم خواهد ماند. استراتژیستهای غرب به خوبی میدانند که وجود نیروی انسانی و منابع فراوان مولد و کارا باعث ظهور اقتصادی قدرتمند در آلمان، فرانسه، کانادا، امریکا، چین، ژاپن و ایتالیا شده است و چنانچه جمعیت یک کشور جوان ، مولد، فعال و کارا باشد، می تواند عامل رشد و توسعه بوده و به طور معکوس اگر جمعیت کشوری سالخورده، غیرمولد و مصرفی و ناکارا باشد، می تواند مانعی برای رشد و توسعه ایجاد نماید. اکنون پرجمعیت ترین کشور جهان یعنی چین به خاطر مولد وکارا بودن جمعیت خود توانسته است بیشترین نرخ رشد اقتصادی را در بین کشورهای قدرتمند اقتصادی با نرخ ۸درصد به ثبت رسانده و مازاد درآمد ارزی خود را تا 200 میلیارددلار ارتقا دهد، این موضوع موید آن است که جمعیت زیاد ، در یک مدیریت کارآمد اقتصادی نه تنها تهدیدی نیست بلکه به عنوان یک فرصت بی نظیر تلقی می شود.

بر این مبنا با توجه به اینکه دکتر محمود احمدی نژاد تحول جدی در ساختارهای اقتصادی ایران و به ویژه استفاده بهینه از منابع کشور را سیاست اصولی دولت خود اعلام داشته است سیاست افزایش جمعیت می تواند به عنوان یک "فرصت" و مکمل سیاستهای اصلاح گرایانه اقتصادی دولت دهم تلقی شود. وسعت سرزمینی، تنوع آب وهوایی، وجود منابع متنوع معدنی ، موقعیتهای ترانزیتی و سایر مزیتهای اقتصادی ایران در کنار عزم دکتر احمدی نژاد برای اجرای پروژه عظیم اصلاح ساختاری اقتصاد کشور ، امروز زمینه را برای یک رشد شتابان و جهشی در اقتصاد ایران ایجاد کرده که رشد جمعیت در این فرایند را به عنوان یک فرصت طلایی مطرح می سازد .

از سوی دیگر توجه همزمان دکتر احمدی نژاد به توزیع ناموزون مکانی جمعیت درسطح کشور که با تاکید عالمانه ایشان بر کاهش جمعیت استان تهران آشکار شد* ، حکایت از آن دارد که رییس جمهور بر اساس مطالعه ای دقیق ، عالمانه و آینده پژوهانه ، بر ضرورت افزایش جمعیت کشور تاکید کرده است.دکتر محمود احمدی نژاد با نگاهی دوراندیشانه به نیکی دریافته است که طی 20 سال اخیر ، حجم عمده سرمایه گذاری های کشور در تأمین نیاز‌های آموزشی و اشتغال صورت گرفته که در صورت تداوم نرخ رشد کنونی جمعیت ، بسیاری از ظرفیتهای ایجاد شده در حوزه آموزش از مدارس تا دانشگاهها به دلیل کاهش شدید جمعیت جوان تعطیل شده و بخش عمده ای از نیروی کار مورد نیاز در صنایع و معادن نیز به دلیل سالخوردگی جمعیت قابل تامین نیست و این در حالی است که در صورت تداوم نرخ رشد کنونی جمعیت بخش عمده ای از منابع کشور باید صرف هزینه های درمانی و پزشکی جمعیت سالخورده کشور شود . بر این اساس است که احمدی نژاد شجاعانه در مقابل باور رایج اما غلط "دوتا بچه کافیه" ایستاد تا روند توسعه ایران در دو دهه آتی از نفس نیفتد.

نظرات 1 + ارسال نظر
علی یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 13:33

سلام دوست عزیز ...شما را به این روز عزیز قسم تان می دهم خبری از زندان ها بگیرید ببینید سبز علوی است ؟!!؟
خبری از تاراج بیت المال بگیرید بینید سبز علوی است ؟!!؟
والله قسم که هیچ قومی با اسلام و ایران انقدر بد نکرده است که اینان می کنند ...
اگر دین شما واقعی است کمی از پرستش مقام ه ای دنیوی دست بردارید و تامل کنید ...خدا ناظر به اعمال و درون همه ی ماست ..

بله عزیز من ایران ماست آن هم سبز علوی
من متوجه منظور شما نشدم که :والله قسم که هیچ قومی با اسلام و ایران انقدر بد نکرده است که اینان می کنند ...
منظور شما از اینان ؟؟؟؟ کیانند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.